dictionary delete
ورود | ثبت نام | جستجو
manamo like icon 727
manamo comment icon 123

manamo video icon صحبت جیم پارسون درمورد حلقه عروسی - بخش اول

تلوزیون و سینما تلوزیون و سینما

manamo video icon صحبت جیم پارسون درمورد حلقه عروسی - بخش اول

تلوزیون و سینما تلوزیون و سینما

level icon
manamo like icon 727
manamo comment icon 123

برای استفاده از سایر امکانات به اپلیکیشن مانامو مراجعه نمایید

download with google play
manamo direct download
ترجمه متن اصلی
عنوان: جیم پارسون در مورد حلقه عروسی صحبت می کند

متن مکالمه:

چی صداش کردی؟

استیفن: من گفتم، اسم برنامت رو Big Bang Thirty گفتم.

اوه، همین اندازم هست ما داریم انجامش میدیم.

استیفن: خب، فصل آخر پنجشنبه؟

پنجشنبه.

استیفن: چیزی رو لو نمیدیم اگر بگیم داری ازدواج میکنی.

فیلم wedding bells.

لوکا و لارا در بیمارستان عمومی ما عروسی بزرگتری داشتیم.

کسی اینجا اونقدر سن داره که ازدواج لوکا و لارا رو نگاه کرده باشه؟ واقعا؟

استیفن: تابستان 1979 یا 80.

اینطوری بود؟ الیزابت تیلور هم بود. یادتون میاد؟

استیفن: آره قطعا.

این جایی نیستش که فکر میکردی این مصاحبه قرار بود بره. مگه نه؟

استیفن: ولی تو خودت آخرین باری که اینجا بودی، همون موقع ازدواج کردی با همسرت تاد.

درسته.

پس الان یک سال میشه ازدواج کردی.

الان تقریبا یک سال میشه ما ازدواج کردیم، درسته. خیلی ممنون. چیزه خوبی هستش.

استیفن: چیزه خوبیه، خیلی چیز خوبیه.

استیفن: من از طرفدار های ازدواج کردن هستم. اتفاق خاصی افتاده تو سال اول که باید ازش خبر داشته باشیم؟

نه. من میگم تنها گرفتاری که داشته یه سانحه شغلی بود که این بوده،

که یک حلقه هستش که برای بسیاری از نقش ها باید درش بیارم و تو اتاق تعویض لباس بذارم.

من تو اتاق تعویض لباس بیشتر از یک بار جا گذاشتم. و اینطوری نیستش که اونها در اونجا رو قفل میکنند و من دیگه هیچوقت بر نمیگردم اونجا.

اولین باری که این اتفاق افتاد تاد خیلی کیف نکرد.

استیفن: من میتونم تصور کنم.

من واقعا میتونم تصور کنم چطوری به نظر میاد برای کسی که نمیره سر کار که لباسش و زیور آلاتش رو دربیاره به محض اینکه وارد اونجا میشه.

ولی اون الان بهش عادت کرده ولی من هم تو نگه داشتنش بهتر شدم.

همین هفته گذشته تو سینما جا گذاشتم.

استیفن: تو اینطوری میچرخونیش مثل یه سگ که قلاده تازه براش میبندی؟

منم همینطوری فهمیدم که گم شده، چون اینطوری میکنم میدونی!

استیفن: بایستی بگم، همین اتفاق برای من هم افتاده.

مدت کوتاهی بعد از اینکه من ادواج کردم، من تو یک تبلیغ بازی میکردم، و اونها گفتن.

هی، ما فکر نمیکنیم این یارو ازدواج کرده، میشه حلقت رو دربیاری؟

من هم گفتم حتما. گذاشتمش توی یک پاکت تو یک کمدی که اونها به من دادن،

رفتم خونه، جمعه بود و من تماس گرفتم و اونها گفتند،

آره، درش قفله. میتونی دوشنبه بیای بگیریش. بنابراین من تمام آخر هفته اینطوری بودم، با یک دست تو جیبم.

اون نمیدونست؟

استیفن: نه، اون اینجوری میفهمه قضیه رو، همین الان. بعد از 25 سال.

سعی کردی چیزی رو قایم کنی از شخصی که قرار بود باشی ...

به غیر از عشق مطلق و وفا داری، برای همین من نمیتونم تو هیچ سطحی از فریب کاری زندگی کنم، منو دیوونه میکنه.

استیفن: من دروغ نگفتم. نه.

نه تو نگفتی، ولی پسر خوب لاپوشونیش کردی اکی.

من میتونستم رئیس جمهور آمریکا باشم.

آره درسته، تو میتونستی باشی.
Title: Jim Parson Talks about wedding ring

Conversation text:

WHAT DID YOU JUST CALL IT?

Stephen: I SAID I CALLED YOUR SHOW THE \"BIG BANG THIRTY.\"

OH, THAT'S ABOUT HOW LONG WE HAVE BEEN DOING IT.

Stephen: WELL, FINAL SEASON THURSDAY?

THURSDAY.

Stephen: NOT GIVING ANYTHING AWAY BY SAYING YOU'RE GETTING MARRIED.

WEDDING BELLS.

LUKE AND LAURA ON GENERAL HOSPITAL -- WE HAD A BIGGER WEDDING.

ANYBODY HERE OLD ENOUGH TO HAVE WATCHED LUKE AND LAURA GET MARRIED? Really?

Stephen: SUMMER OF 1979. '80?

Is that what it was? ELIZABETH TAYLOR WAS THERE. Do you remember that?

Stephen: YES. Absolutely.

THIS IS NOT WHERE WE THOUGHT THIS INTERVIEW WAS GOING. Did we?

Stephen: BUT YOU YOURSELF, LAST TIME YOU WERE HERE JUST GOT MARRIED TO YOUR HUSBAND TODD.

That’s right.

SO YOU'RE A YEAR IN.

WE'RE ALMOST A YEAR IN, YES. THANK YOU. THANK YOU. IT'S A GOOD THING.

Stephen: IT IS A GOOD THING. IT'S A VERY GOOD THING.

Stephen: I'M A FAN OF BEING MARRIED. Any MILESTONES IN THE FIRST YEAR we NEED TO KNOW ABOUT?

No. I WOULD SAY THE ONLY WEIRD HITCH HAS BEEN AN OCCUPATIONAL HAZARD WHICH IS THIS,

WHICH IS A RING WHICH HAS TO COME OFF FOR A LOT OF ROLES AND SITS IN A DRESSING ROOM.

I'VE LEFT IT IN A DRESSING ROOM MORE THAN ONCE. THE ONE THAT I RETURN TO -- AND IT'S NOT LIKE THEY LOCK IT UP AND I NEVER GO BACK. OBVIOUSLY.

THE FIRST TIME IT HAPPENED, TODD WAS UNAMUSED.

Stephen: I CAN IMAGINE.

I MEAN I CAN ONLY IMAGINE WHAT THAT SEEMED TO SAY WHO DOESN'T GO TO WORK AND TAKE OFF THEIR CLOTHES AND JEWELRY AS SOON AS THEY GET THERE.

BUT HE'S GOTTEN USED TO IT NOW BUT I’VE GOTTEN BETTER ABOUT IT TO KEEP IT

JUST LAST WEEK I LEFT IT IN THE THEATER SO…

Stephen: DO YOU TWIST IT LIKE A DOG WITH A NEW COLLAR?

THAT’S HOW I KNEW IT WAS GONE, CAUSE DOING LIKE AAAH YOU KNOW!

Stephen: I HAVE TO SAY, THE SAME THING HAPPENED.

SHORTLY AFTER I GOT MARRIED, I BOOKED A COMMERCIAL, AND THEY SAID,

HEY WE DON’T THINK THIS GUY’S MARRIED WOULD YOU TAKE YOUR RING OFF?

I SAID SURE. I PUT IT IN AN ENVELOPE AND IN THE LOCKER THEY GAVE ME,

WENT HOME, IT WAS A FRIDAY, AND I WENT -- AND I CALLED AND THEY SAID,

YEAH, IT'S LOCKED UP. YOU CAN GET IT MONDAY. SO I SPENT THE WEEKEND LIKE THIS WITH ONE HAND IN MY POCKET.

SHE DIDN'T KNOW?

Stephen: NO, THIS IS HOW SHE'S FINDING OUT RIGHT NOW, 25 YEARS LATER.

TRYING TO HIDE SOMETHING FROM THE PERSON YOU'RE SUPPOSED TO BE --

OTHER THAN JUST SHEER LOVE AND DEVOTION, THIS IS WHY I CAN'T LIVE WITH THE LEVEL OF DECEIT, IT MAKES ME SICK.

Stephen: I DIDN'T LIE. NO,

NO YOU DIDN’T. BUT BOY YOU COVERED. OKAY.

I COULD BE A THE PRESIDENT OF UNITED STATES

THAT’S RIGHT. THAT’S RIGHT YOU COULD.
نظرات کاربران

برای ثبت نظر به اپلیکیشن مانامو مراجعه نمایید.

mizi
mizi 1399/06/24

موسیقی را پخش کن..play the music.

hanierahimi
hanierahimi 1399/05/31

play the music
موسیقی رو پخش کن

2741644721
2741644721 1399/05/27

pleay the music
موسیقی رو پخش کن

mehrad3292
mehrad3292 1399/05/26

Jim Parson is commenting on the wedding ringجیم پارسون در مورد حلقه عروسی داره نظرش رو میگه

Amin1372
Amin1372 1399/05/19

i can imagine ..
من میتونم تصور کنم...

Amin1372
Amin1372 1399/05/18

i can imagine ..
من میتونم تصور کنم ...

ahmadnaserniya
ahmadnaserniya 1399/05/13

I can imagine
من میتونم تصور کنم

ar0930
ar0930 1399/05/10

Jim Parson talked about wedding rings and marriage was very very fascinating

nasrin62
nasrin62 1399/05/05

I
can
imagineمن‌میتونم‌تصور‌کنم

Mohammadbehrouzi80
Mohammadbehrouzi80 1399/04/29

Jim Parson talked about wedding rings and marriage was very, very fascinating
صحبت جیم پارسون در مورد حلقه عروسی و ازدواج خیلی خیلی محشر و جذاب بود

پست های مشابه

اشتراکی

Harry Potter Part 2

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Harry Potter Part 1

تلوزیون و سینما

video icon

رایگان

Friends - Part 4

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

The Office Part 5

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Men in Black

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

The Office Part 4

تلوزیون و سینما

video icon

رایگان

Devious Maids

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Friends - Part 3

تلوزیون و سینما

video icon

رایگان

Friends - Part 2

تلوزیون و سینما

video icon

رایگان

Joker Part 2

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Joker - Part 1

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

The Dark Knight Rises

تلوزیون و سینما

video icon

رایگان

The office Part 3

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Lost

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Falling Down

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Garden State

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

The Big Bang Theory

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Bruce Almighty

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Troy

تلوزیون و سینما

video icon

اشتراکی

Black-ish

تلوزیون و سینما

video icon

download from manamo download from google play download from bazar download from myket
telegram icon aparat icon instagram icon
logo-samandehi

© Copyright 2021-2024 www.hamrahsamaneh.com. All Rights Reserved.