عنوان:هتل ترانسیلوانیا – قسمت 6
متن:
اين سوئيت براي يه قلعه
به اين بزرگي، واقعاً کوچيکه
تخت هم که نداره
! اين خاک اندازَ رو نگـاه
خفه شو ابله
چه سلاح هایی رو تو این کیف نگه میداری؟
چنگال هات ؟
!! واي
نميتونم نفس بکشم
!! داره منو ميکشه
! آره به يه ذره کُرک و پشم نياز داره
اين ديگه چه زهرماريه ؟ وسيله شکنجه ـس ؟
کنترل کننده افکار ـه ؟
تو نميتوني افکار منو بخوني
!! من بهت اجازه نميدم
رفيق،اين فقط يه موزيک پلير ـه
امتحانش کن
هوو ! داره روحمو از بدنم جدا ميکنه
پارازيت خوبي بود
مثل پدر بزرگ ها نباش(مسخره بازي درنيار)
بايد سريعاً از اينجا بري. تا بحال هيچ انساني
پا توي اين قلعه نذاشته
... و اگر کسي تورو ببينه
... امنيت هتل، پناهگاه بودنش
همه اينا به خطر ميافته و ديگه هيشکي
جرات نميکنه که بياد اينجا
! ايول خيلي باحال بود
يه بار ديگه بگو
\" ديگه هيشکي جرات نميکنه بياد اينجا \"
! عاشق صداي دراکولايي ـتَم
! فراتر از باحال بود
... ميويس چي ؟ ... اگه تو رو ببينه
! متوجه ميشه که من بهش درو گفتم، نه
ميويس ديگه کيه ؟
اينجا اتاق اونه ؟
اتفاقاً من در زمينه هم اتاقي بودن، هيچ مشکلي ندارم
شش تا برادر بزرگ دارم و با همه ـشون کنار ميام
بنابراين ميتونم با اونم کنار بيام
نميتونم بکُشمش.اگه اينکارو بکنم هيولاها
به صدها سال قبل برميگردند
یکبار در هامبورگ من با یه نفر هم اتاقی شدم
که میخواست شامپوی من رو بدزده
بهش گفتم : \" سلام جناب \" بعدش با
يه گلدون زد تو سرم.ولي خدايي خيلي باحال بود
در مورد چی حرف میزنی؟
چی؟
ايول ! اين لباسا ی عالی رو ببین
لباسا
این چیه؟
ببخشید آقا.من نمیتونم بدون کوله پشتیم باشم
همونطور که ميدونين تمام دار و ندارم اون توئه
اينا همينجا ميمونن
باشه.فقط من ...من عاشق کوله ـمم
واو.هی تو داری چیکار میکنی؟
داری با موهای من چیکار میکنی؟
اوه صبر کن...
بیا مرد...
! منو ببينين
! من از بر و بچه های فرنکن هستم
آره سلام
منو نگاه کنين -
اين يه مسئله کاملاً عاديه
اصلاً مشکلي نيست
یه هیولای معمولی با منه -
-هی مرد... همه امشب اینکارو کردن
صبر کن ، ما الان واسه چي اومديم
جلوي در ورودي ؟من دارم میرم؟
سرورم دراکولا -
سلام \" فين فيني \" چه خبر ؟ -
الان نه،کوازیمودو
چي ؟
نه ! مسخره بازي درنيار
ايشون انسان نيستن
سرورم ، دراکولا هستن
! چقدر بامزه
! منم ديگه
ببخشيد
انگشتان مارمولک دست و پا چلفتی
انگشتان مارمولک دست و پا چلفتی ؟
! من ازت طحال و پتو خواستم
خنگ احمق ! چند دفعه بهت گفتم
که سرورم از انگشت مارمولک خوشش نمياد ؟
... ولي خودتون گفتين -
! اون لباسَ رو نگاه
... جدي ميگم
فقط يه سوال ازتون دارم
چطوري بدن ـتون رو تکون ميدين ؟
... آخه اين خيلي واقعي به نظر مياد
... خيلي راحت ميتونم دستمو بکنم توش
چه غلطی داشتی میکردی ؟
اين ... اين زنده ـست
! تو ... تو هم زنده اي
بله ! حالا يَک زنده اي بهت نشون بدم
دستتو از توي زنم در بيار
! آخ
اوه نه
عزيزم، نميدونستم کجا بودی؟
فکر ميکرديم که هنوز بيروني
اوه نه.نميدونم چرا ولي ديگه
دوست ندارم برم بيرون
! آدما يه جورايي کسل کننده ان
ميويس عزیزم ، خوبي؟
.آره فکر کنم
خيلي عجيب بود -
!! آخ ... ســَرَم درد میکنه -
اون کيه؟ -
کي کيه؟ -
...اوه اون
.هيشکي نيس
جدي، بابا؟
بابا؟
آره ميدونم دختر دراکولارو
.هرکس ببينه اولش شُکه ميشه
دراکولا؟ -
.خب ديگه ما بايد مرخص شيم -
Title: Hotel Transylvania – part 6
Text:
This room's kind of small for a big castle.
No bed, but check out these
awesome dustpans they give you.
Quiet, you fool.
What weapons are you keeping
in this container?
Your pitchforks?
I can't breathe.
It's killing me.
Yeah, definitely due for a fluff and fold.
What is this?
A torture device?
A secret mind controller?
You won't read my thoughts.
I won't let you.
Dude, it's just music.
Here, try it.
It's taking my soul!
What? It's a good jam. Don't be a grandpa.
You need to go.
No human has ever entered this castle.
And if someone should see you,
the safety of the hotel, the sanctuary,
no one would ever come again.
Yeah, go for it.
\"Ever come again!\"
I love your Dracula voice.
It's so over the top.
And Mavis, if she saw you,
she would know that I lied. No!
Who's Mavis? Is this her room?
I'm good with a roommate.
I had six brothers growing up,
so I could totally share.
I can't kill him.
It would set monsters back
hundreds of years.
One time, in Hamburg,
I roomed with this dude
who I caught stealing my shampoo.
I said, \"Whoa, man,\" and he threw
a flower pot at me, but he was cool.
What are you babbling about?
What?
Check out these awesome costumes.
Costumes.
What's this? Sorry, man.
I just can't be without my backpack.
- You know, everything I own's in there.
- It'll be right here.
Okay, I just... I love my backpack.
Hey, what are you doing?
What are you...
What are you doing to my hair?
Stop. Oh, wait, that tickles.
Come on, man.
Check it out. I'm a Franken-homie.
- Yes, hello.
- Look at me!
This is totally normal, not a problem here.
This is just a monster with me.
Man, everybody stepped it up tonight.
Wait, why are we going to the front door?
Are we leaving?
Bonjour, Dracula!
Hey, Sniffy. What's going on?
Not right now, Quasimodo.
What?
No. Don't be absurd.
It's not a human, but Monsieur Dracula.
How ridiculous. It's me.
- The devilled lizard fingers.
- Devilled lizard fingers?
I asked for spleens-in-blankets.
You ugly fool! I told you, he doesn't like
- the lizard fingers!
- But you said...
Check that costume out.
How are you pulling this off?
I mean, it looks so real.
Like, I could just put
my hand right through...
What do you think you're doing?
She's real. You're real!
Yeah, and I'll give you a real beating.
Keep your hands out of my wife!
Oh, no.
Honey, I just didn't know where you were.
We thought you were still out.
Oh, no.
I don't know why I ever wanted to leave.
The humans are so boring.
Mavis, honey, are you all right?
Yeah, I think so. That was weird.
My head hurts.
- Who is that?
- Who is what?
Oh, that.
That is nobody.
- Seriously, Dad?
- \"Dad\"?
Yeah, I know, Dracula's daughter.
Everyone freaks out at first.
Dracula?
Okay, we got to go.