مشاهده این ویدئو

بحث درمورد مسائل با افعال چند قسمتی

آموزش لغت

TopNotch - Summit

متد آموزش مکالمه تاپ ناچ

برای استفاده از سایر امکانات به اپلیکیشن مانامو مراجعه نمایید

ترجمه متن اصلی

افعال عبارتی برای بحث در مورد مسائل و مشکلات

باعث بشی چیزی اتفاق بیافتد؛ برای ایجاد، اتفاق افتادن یا وجود داشتن

ما باید در مورد آنچه مشکلی داریم توافق داشته باشیم، اگر انتظار داریم تغییرات ایجاد کنیم.

رسیدن یا انجام یک طرح یا پروژه

وقت آن رسیده که رئیس جمهور وعده خود را برای واکسیناسیون تمام کودکان مدرسه ای انجام دهد.

با بیماری خاصی مریض شوید

بیش از یک میلیون نفر مبتلا به ویروس انتقال یافته از پشه شده اند.

به چیزی مثل یک ایده یا یک طرح فکر کنید

دولت های شهری باید یک رویکرد جدید برای کاهش بی خانمان ها ایجاد کنند.

زندگی کردن بدون چیزی که نیاز دارید یا معمولا دارید

هیچکس نباید بدون آب آشامیدنی تمیز باشد.

پایان کار کارمندان به دلیل شرایط اقتصادی

این شرکت اخیرا اعلام کرده است که دو درصد کارمندان را اخراج کرده است.

قبول کردن یک وضعیت بد یا یک فرد بدون شکایت کردن

سالهاست که مردم در روستاهای کوچک با جاده های نامناسب زندگی میکنند.

از تمام یک چیزی استفاده کردن و دیگه از آن نداشتن

اگر ما مراقب نباشیم، قبل از اینکه منابع انرژی جایگزین پیدا شوند، نفت به پایان میرسد.

پایان یا تخریب چیزی به طور کامل به شکلی که دیگر وجود نداشته باشد

ده سال پیش، تعداد کمی از مردم در این کشور می توانستند بخوانند یا بنویسند، اما اکنون بیسوادی تقریبا پاک شده است.

به یاد داشته باشید: افعال عبارتی شامل یک فعل و یک یا چند حرف هستند که باهم دیگر معنی خودشان را دارند.

حروف اغلب حروف اضافه و قید ها هستند.

PHRASAL VERBS TO DISCUSS ISSUES AND PROBLEMS

bring about make something happen; to cause to occur or exist

We need to agree about what the problems are if we expect to bring about changes.

carry out achieve or accomplish a plan or project

It's time the president carried out her promise to vaccinate all school-age children.

come down with become sick with a particular illness

More than a million people have come down with the mosquito-borne virus.

come up with think of something such as an idea or a plan

Municipal governments need to come up with a new approach to reduce homelessness.

go without live without something you need or usually have

No one should have to go without clean drinking water.

lay off end the employment of workers due to economic conditions

The company recently announced they were laying off two hundred employees.

put up with accept a bad situation or person without complaining

For many years, people in small villages have put up with inadequate roads.

run out of use up all of something and not have any more of it

If we’re not careful, we'll run out of oil before alternative energy sources have been found.

wipe out end or destroy something completely so it no longer exists

Ten years ago, few people could read or write in this country, but now illiteracy has been nearly wiped out.

Remember: Phrasal verbs contain a verb and one or more particles that together have their own meaning.

Particles are most commonly prepositions and adverbs.